جمیله سیدیزدی؛ سید محمد حسینی؛ میلاد نوروزی
چکیده
در این مقاله، از یک آشکارسازی مستقیم در یک گیرنده تقویتکننده پارامتری نوری (OPA) در یک محیط پر اتلاف و پر نویز استفاده میکنیم و فاکتور بهبود کوانتومی (QEF) و احتمال خطا را بدست میآوریم که در بهبود عملکرد برتابش کوانتومی (QI) اهمیت زیادی دارند. QI برای تشخیص هدف، از درهمتنیدگی بین سیگنال و آیدلر بهره میبرد. پارامترهای مختلف طرح مفروض ...
بیشتر
در این مقاله، از یک آشکارسازی مستقیم در یک گیرنده تقویتکننده پارامتری نوری (OPA) در یک محیط پر اتلاف و پر نویز استفاده میکنیم و فاکتور بهبود کوانتومی (QEF) و احتمال خطا را بدست میآوریم که در بهبود عملکرد برتابش کوانتومی (QI) اهمیت زیادی دارند. QI برای تشخیص هدف، از درهمتنیدگی بین سیگنال و آیدلر بهره میبرد. پارامترهای مختلف طرح مفروض به ما کمک میکند تا آشکارسازی هدف را در پیکربندی فعلی بهبود بخشیم. بطوریکه نشان میدهیم که عملکرد انتقال پذیری کانال از خروجی فرستنده به ورودی گیرنده نقش قابل توجهی در بهبود عملکرد QI ایفا میکند. علاوه بر این، بیان میکنیم که با افزایش بازده کوانتومی آشکارساز و انتقالپذیری، QEF افزایش مییابد. از مهمترین کاربردهای این یافتهها، میتوان به ساخت برتابش کوانتومی با عملکرد بهینه اشاره کرد که در صنایع دفاعی و تحقیقاتی بسیار حائز اهمیت است.
جمیله سیدیزدی؛ سید محمد حسینی؛ میلاد نوروزی؛ فاطمه ایران نژاد
چکیده
در این کار، برای اولین بار به محاسبه و بررسیِ رفتار کیفیِ آنتروپی و اثرات واهمدوسی در رادار چلانده دومدی کوانتومی زمانیکه هدف حضور دارد و سیگنال تولید شده به سمت هدف ارسال میشود، پرداخته میشود. به طور کلی، واهمدوسی با کاهش خلوص حالت سامانه، یعنی انتقال از حالت خالص به حالت آمیخته همراه است. علاوه بر این با بررسی آنتروپی، درهمتنیدگی ...
بیشتر
در این کار، برای اولین بار به محاسبه و بررسیِ رفتار کیفیِ آنتروپی و اثرات واهمدوسی در رادار چلانده دومدی کوانتومی زمانیکه هدف حضور دارد و سیگنال تولید شده به سمت هدف ارسال میشود، پرداخته میشود. به طور کلی، واهمدوسی با کاهش خلوص حالت سامانه، یعنی انتقال از حالت خالص به حالت آمیخته همراه است. علاوه بر این با بررسی آنتروپی، درهمتنیدگی سامانه را برای تعداد مؤثر فوتونها در ورودی آشکارساز بررسی میکنیم. افزون بر این، شرایط مختلف مؤثر بر بهبود عملکرد یک آشکارساز کوانتومی در رادار چلانده دو مدی کوانتومی مورد ارزیابی قرار میگیرد. حالت کوانتومی سامانه از حالت همدوس با افزایش دما و پارامتر چلاندگی (در دماهای بالا) به حالت ناهمدوس تبدیل میشود. اثرات واهمدوسی با پارامتر چلاندگی و توان سیگنال نسبت عکس دارد. نسبت فوتونهای دریافتی در گیرنده با پارامتر چلاندگی و توان سیگنال نسبت مستقیم دارد. افزایش نسبت فوتونهای دریافتی در گیرنده، هم آنتروپی سامانه را افزایش میدهد و هم اثرات واهمدوسی سامانه را کاهش میدهد که نتیجه بسیار مهمی است. علاوه بر این، رفتارهای کیفیِ آنتروپی و خلوص کاملاً مشابه هستند.
سید محمد حسینی؛ میلاد نوروزی؛ جمیله سیدیزدی؛ فاطمه ایران نژاد
چکیده
در این مقاله برای اولین بار رفتارهای کیفی چلانیدگی و درهمتنیدگی در رادارهای چلانیده دومدی کوانتومی زمانی که هدف حضور دارد و سیگنال به سمت هدف ارسال میشود، محاسبه میگردد و رفتار کیفی آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. در اصل، پارامتر چلانیدگی یک ابزار در مطالعات تئوری است که مشابه توان سیگنال در آزمایشگاه است. بنابراین با تغییرات ...
بیشتر
در این مقاله برای اولین بار رفتارهای کیفی چلانیدگی و درهمتنیدگی در رادارهای چلانیده دومدی کوانتومی زمانی که هدف حضور دارد و سیگنال به سمت هدف ارسال میشود، محاسبه میگردد و رفتار کیفی آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. در اصل، پارامتر چلانیدگی یک ابزار در مطالعات تئوری است که مشابه توان سیگنال در آزمایشگاه است. بنابراین با تغییرات توان سیگنال، همبستگی بین سیگنال-آیدلر افزایش یا کاهش مییابد. این افزایش یا کاهش همبستگی (بهویژه درهمتنیدگی) منجر به بهبود یا تضعیف عملکرد رادارهای کوانتومی میشود. در این کار، دیده میشود که با افزایش پارامتر چلانیدگی حتی در دمای اتاق (300 کلوین)، کیفیت رفتاری چلانیدگی افزایش مییابد و از این رو، همبستگی بین سیگنال و آیدلر نیز افزایش مییابد. همچنین با بررسی درهمتنیدگی نیز مشاهده شد که در توان سیگنال یک حد بیشینه برای افزایش وجود دارد که نمیتوان از آن عبور کرد اما با این حال میتوان با انتخاب صحیح یک گیرندۀ مناسب، این حد را نقض کرد و در توانهای بالا نیز درهمتنیدگی را حفظ کرد. لذا با کنترل پارامتر چلانیدگی و انتخاب صحیح یک گیرندۀ مناسب که منجر به بهبود رفتارهای چلانیدگی و درهمتنیدگی میشود، میتوان عملکرد یک رادار چلانیده دومدی کوانتومی را در دمای اتاق بهینه کرد.
فاطمه ابراهیمی تزنگی؛ سیده هدی حکمت آرا؛ جمیله سیدیزدی
چکیده
در این مقاله ابتدا اکسیدگرافن کاهش یافته (RGO) به روش هامرز سنتز شد؛ سپس ترکیب دوگانه RGO/SiO2 و در نهایت ترکیب سه گانه RGO/SiO2/Fe3O4 به روش همرسوبی تهیه شدند.خواص مغناطیسی ذرات به وسیلة آنالیز VSM و ریختشناسی نمونهها به وسیلة تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. ساختار بلوری و ویژگیهای پیوندی نانوساختارها به ترتیب ...
بیشتر
در این مقاله ابتدا اکسیدگرافن کاهش یافته (RGO) به روش هامرز سنتز شد؛ سپس ترکیب دوگانه RGO/SiO2 و در نهایت ترکیب سه گانه RGO/SiO2/Fe3O4 به روش همرسوبی تهیه شدند.خواص مغناطیسی ذرات به وسیلة آنالیز VSM و ریختشناسی نمونهها به وسیلة تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. ساختار بلوری و ویژگیهای پیوندی نانوساختارها به ترتیب با استفاده از الگوی پراش پرتوی ایکس و طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخ مورد مطالعه قرار گرفت. اندازة نانوذرات اکسیدآهن، اکسیدگرافن کاهش یافته/ اکسیدسیلیکون و اکسیدآهن/ا کسیدگرافن کاهش یافته/ اکسیدسیلیکون به ترتیب 9/11، 44/10 و 17/11 نانومتر به دست آمد. مغناطش اشباع نانوذرات اکسیدآهن و ترکیب سه تایی به ترتیب emu/g72 و emu/g 2/31 به دست آمد که نشان دهنده این واقعیت است که وقتی سطح نانوذرات اکسیدآهن با مواد غیرمغناطیسی پوشانده شود، مغناطش اشباع کاهش مییابد. فعالیت فوتوکاتالیستی کامپوزیت سنتزشده نیز بر پایة میزان تخریب متیل نارنجی (MO) بهعنوان مدل آلاینده در مجاورت آن و در حضور امواج فرابنفش بررسی شد. کامپوزیت RGO/SiO2/Fe3O4 قابلیت تخریب آلاینده متیل نارنجی با بازده 59/51 درصد، به عنوان یک فوتوکاتالیست مؤثر در حذف متیل نارنجی را دارا بود.
نازنین مروت نژاد؛ سیده هدی حکمت آرا؛ جمیله سیدیزدی
چکیده
در این پژوهش نانوذرات اکسید آهن (مگنتیت) به روش همرسوبی و نانوکامپوزیت دوتایی TiO2-Fe3O4 و در نهایت نانوکامپوزیت سه تایی Fe3O4-rGO-TiO2 که با GTF نامگذاری میگردد، به روش هیدروترمال سنتز شدند. ساختار بلوری و پیوندهای موجود در نانوکامپوزیتها به ترتیب با استفاده از آنالیز پراش پرتوی ایکس (XRD) و آنالیز فوریه فروسرخ (FTIR) مورد مطالعه قرار گرفتند. ...
بیشتر
در این پژوهش نانوذرات اکسید آهن (مگنتیت) به روش همرسوبی و نانوکامپوزیت دوتایی TiO2-Fe3O4 و در نهایت نانوکامپوزیت سه تایی Fe3O4-rGO-TiO2 که با GTF نامگذاری میگردد، به روش هیدروترمال سنتز شدند. ساختار بلوری و پیوندهای موجود در نانوکامپوزیتها به ترتیب با استفاده از آنالیز پراش پرتوی ایکس (XRD) و آنالیز فوریه فروسرخ (FTIR) مورد مطالعه قرار گرفتند. ریخت شناسی نمونهها توسط تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد بررسی قرار گرفت. اندازهی میانگین بلورکهای نانوکامپوزیت در حدود 3/12 نانومتر و مغناطش اشباع نمونه با استفاده از آنالیز VSM، برابر با emu/g26/40 به دست آمده است. فعالیت فوتوکاتالیستی نانوکامپوزیتها از تخریب رنگ متیل نارنجی در نمونه تحت تابش فرابنفش مشخص شد. درصد تخریب متیل نارنجی از نتایج به دست آمده برای نانوکامپوزیت سه تایی GTF برابر % 7/98 محاسبه شد که نسبت به نانوکامپوزیت دوتاییTiO2-Fe3O4 با درصد تخریب% 84 بهبود قابل توجهی داشته است.
ساناز سعیدی راد؛ جمیله سیدیزدی؛ سیده هدی حکمت آرا
چکیده
در این مقاله، نانولوله کربنی عاملدار (MWCNT-COOH) با لایههایی از پوشش زیست سازگار دیاکسید سیلیسیوم (سیلیکا) پوشش داده شد. این پوشش به دلیل دارا بودن گروههای هیدروکسیل (OH) متعدد در سطح خود، علاوه بر آنکه از تجمع نانولولهها جلوگیری میکند، قابلیت گیراندازی و پایدار کردن نانوذرات مختلف را به طور یکنواخت و به اندازۀ دلخواه روی سطح خود ...
بیشتر
در این مقاله، نانولوله کربنی عاملدار (MWCNT-COOH) با لایههایی از پوشش زیست سازگار دیاکسید سیلیسیوم (سیلیکا) پوشش داده شد. این پوشش به دلیل دارا بودن گروههای هیدروکسیل (OH) متعدد در سطح خود، علاوه بر آنکه از تجمع نانولولهها جلوگیری میکند، قابلیت گیراندازی و پایدار کردن نانوذرات مختلف را به طور یکنواخت و به اندازۀ دلخواه روی سطح خود دارد. نانولولۀ پوشیده با سیلیکا (MWCNT/SiO2) با درصدهای مختلفی از نانوذرات مگنتیت (Fe3O4) دوپه شد. نسبتهای 1، 2 و 3 برابر Fe3O4 به MWCNT/SiO2 بهترتیب S1، S2 و S3 نامیده شدند. نانوکامپوزیتهای حاصل (MWCNT/SiO2/Fe3O4) توسط طیف سنجی پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مشخصه یابی شد. خاصیت مغناطیسی نمونهها با استفاده از مغناطشسنج نمونۀ ارتعاشی (VSM) بررسی شد که نشاندهندۀ خاصیت سوپرپارامغناطیس نانوکامپوزیتها بود. به دلیل دارا بودن خاصیت زیست سازگاری، هر سه نمونه از نانوکامپوزیت تهیه شده به عنوان فوتوکاتالیستهای قابل بازیافت (به دلیل دارا بودن خاصیت مغناطیسی) برای حذف رنگ متیلن آبی مورد استفاده قرار گرفتند